نوع مقاله : علمی-تخصصی
نویسنده
آمر دیپارتمنت جزا و جرمشناسی دانشگاه بینالمللی المصطفی(ص)-افغانستان
چکیده
کلیدواژهها
محمد پناهی[1]
جنگ سختافزاری در دنیای امروز جای خود را به جنگ نرمافزاری داده است در عصر کنونی دشمن بهجای استفاده از اسلحه از ماهواره و اینترنت و وسایل ارتباطجمعی استفاده میکند و بهجای هدف قرار دادن جسم، روح، عقیده و کانون خانواده را نشانه گرفته است عدهای بیخبر از اهداف دشمن با آوردن ماهواره به درون خانواده، به بهانههای مختلف یا استفاده نامطلوب از دیگر رسانههای جمعی ناخواسته باعث تحقق اهداف دشمن میشوند که افزایش نرخ طلاق، خیانت و افزایش فحشاء و بهرهکشی جنسی از زنان، خود گواه بر این مطلب است دشمن با به تصویر کشیدن مسائل جنسی و شهوترانی در قالب فیلمهای جذاب، قصد ترویج فرهنگ برهنگی و عادیسازی و گسترش ناهنجارهای اجتماعی را دارد ولی با عدم استفاده از ماهواره یا کنترل و برنامهریزی در استفاده از رسانههای جمعی و تقویت ایمان مذهبی، میتوان به مقابله با دشمن پرداخت.
واژگان کلیدی: ماهواره، وسایل ارتباطجمعی، زنان، فحشاء.
امروزه صاحبنظران علوم ارتباطات با اذعان به توانایی شگرف رسانههای جمعی در شکلدهی افکار، نگرشها و رفتار افراد، مطالعات مختلفی را در مورد سنجش میزان و نوع تأثیرات رسانهها انجام میدهند. آنان بیان میدارند که وسایل ارتباطجمعی قادرند با کارکردهای منفی و تخطی از اخلاق رسانهای، سلامت فکری و اخلاقی آحاد جامعه را تهدید کنند و الگوهای نابهنجار رفتاری را در جامعه تثبیت نمایند.
متفکران اجتماعی و جامعهشناسان نیز جهت کاهش هنجارشکنی افراد جامعه، به بررسی علل و عوامل مؤثر در انحرافات و بروز کجرویهای اجتماعی پرداختهاند و در عصر ارتباطات به تأثیر رسانهها و وسایل ارتباطجمعی در کنترل و یا گسترش انحرافات اجتماعی اشارهکردهاند.
در جهان امروز وسایل ارتباطجمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما و جدیداً اینترنت با انتقال اطلاعات، شکلدهی و مبادله افکار عمومی، در توسعه و تغییر فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را ایفا میکنند بهطوریکه کمتر حادثه و جریان مهم اجتماعی را میتوان یافت که رسانهها در پیدایش و شکلگیری آن هیچ نقشی ایفا نکرده یا حداقل در گسترش، نشر یا کنترل آن سهمی نداشته باشد (پیشوایی، 1386: 4).
وسایل ارتباطجمعی به ابزاری گفته میشود که در یک جامعه از آن برای ابلاغ پیامها و بیان افکار و انتقال مفاهیم به دیگران استفاده میشود (ستوده، 1389: 58).
امروزه با گسترش رسانههای جدید و بینالمللی شدن آنها اغلب رسانهها برای جذب مخاطب، سود و منافع تجاری و سایر اهداف منفعتگرایانه خود به ارائه تصاویر مستهجن و هرزهنگاری میپردازند برخی از این رسانهها پا را فراتر گذاشته و صحنههای ارتباط جنسی را بهطور آشکار تبلیغ میکنند.
محققان معتقدند تماشای بیبندوباری باعث قبول تجاوز بر خود و اجبار دیگران به فاحشه گری و تمایل به تجاوز به دیگران میشود زیرا در نظر آنان این جرایم خرد و ناچیز بهشمار میروند (عابدی تهرانی، 1390: 121)
امروزه حدود 90 ماهواره در جهان فعالیت میکنند که امواج حدود 7000 شبکه تلویزیون را ارسال میکنند بین این 90 ماهواره حدود 30 تا 35 ماهواره آسمان ایران را پوشش میدهد.
امروزه بیشتر افراد جامعه زمان زیادی از شبانهروز را به تماشای برنامههای ماهوارهای اختصاص میدهند و بدون شک ارائه تصویرهای مستهجن و مبتذل از طریق ماهواره و نمایش آنها یکی از عوامل گسترش بیبندوباری و به فساد کشاندن جوانان است (شعاع کاظمی، 1391: 34).
الف. از ورزشکارانی که ازنظر افکار و اعمال فاسد هستند بت ساخته میشود؛
ب. برهنگی زنان در قالب ورزش بهنحویکه کمکم برهنگی زنان برای بیننده مقبول و بدیهی شود؛
ج. محور فیلمها برهنگی زنان و شهوترانی مردان و خلاصه کردن رابطه زن و مرد به مسأله لذت جنسی؛
د. ترویج فحشا و منکرات در زشتترین نوع آن در قالب داستانهای جذاب (همان، 36).
رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب میتوانند ازجمله مؤلفههای درخور توجه در ایجاد انگیزه رویآوری جوانان به سمتوسوی بزهکاری و رفتارهای انحرافی باشند. بررسیها نشان دادهاند در ظرف چند سال اخیر و در پی ورود برخی مطبوعات زرد (مبتذل، عامهپسند و جنجالی) به عرصه رسانههای کشور و استفاده این نشریات از عناوین جنجالی و هیجانی و همچنین بهرهگیری از شخصیتهای سینمایی و هنری و درج اخبار بیمحتوا و توأم با بزرگنمایی، انعکاس بیشازحد اخبار مربوط به بازیگران سینما و توجه مفرط به اخبار و حوادث، توجه تعداد قابلتوجهی از نوجوانان و جوانان به مطالب مندرج در آنها جلب شده است. این مسأله موجبات فراهم آوردن زمینههای آسیبهای اجتماعی مختلف شده است.
در سینمای هالیوود دو اصل مهم مطرح است:
یکی از نتایج این تحیر و شگفتزدگی، آلودگی فرهنگی صادرشده از هالیوود یعنی پیشتازی انحطاط و ترویج بهاصطلاح هنر «سکس» بوده است؛ هدف این هنر اصلاً بیداری نیست بلکه بیهوشی است.
وسواس «سکس» برای نوجوانان و جوانان بهجایی منتهی میشود که در تمام زمینهها موضوع انسانیت از فرهنگ آنان دور میشود.
برخی اوقات برنامههای سینما و تلویزیون اثرات منفی بر روی افراد جامعه میگذارد و نگرانیهایی را حادث میشود؛ این نگرانیها از مسائل مانند موارد زیر ناشی میشود:
الف. بعضی از فیلمها به نحو اغراقآمیزی صحنههای عصیانگری، پرخاشجویی، کشتار، خشونت، قانونشکنی و هوسبازی یا بهطور خلاصه لذتجویی دنیوی را نمایش میدهد و این صحنهها همراه با اسباببازیهای جنگی ضمیر کودکان را میتوانند مسموم سازند.
ب. گسترش عرصه فرهنگ و ارزشهای غیردینی و ملی از برنامههای سینما و تلویزیون موجب میشود که فرهنگ و ارزشهای غیردینی و ملی که هنوز بهطور کامل در رفتار و پندار نوجوانان و جوانان استوار نشده است بهدرستی تنفیذ نشود و نسل جوان به فرهنگ و ارزشهایی رویآورند که در جوامع دیگر تحت شرایط دیگری، پدید آمدهاند و جامعه ما با آنها همراستا نیست (شیخاوندی، 1373: 356).
ج. اشاعه فحشا و بیبندوباری
یکی از کارکردهای رسانههای جمعی، مفهومسازی و بهتبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم میباشد. براین اساس ارائه تصاویر مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق رسانههای جمعی و نگارش متون خلاف اخلاق و پورنوگرافی میتواند منجر به گسترش جرایم بهویژه از نوع جرایم جنسی گردد.
75% جوانان معتقدند که برنامههای تلویزیونی و فیلمها داشتن روابط جنسی را برای آنها به امری طبیعی تبدیل کرده است و این خود دلیلی برای روی آوردن آنها به سکس است (گروه تحقیقاتی مدیا اسکوپ، 1385: 55).
قرآن کریم در مورد خطر اشاعه زشتیها در جامعه اسلامی هشدار داده و میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»(نور: 19) کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند میداند و شما نمیدانید.
گسترش فحشا در این آیه شریفه مورد مذمت قرارگرفته است، البته در قرآن کریم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسی استفادهشده است، اما ازنظر مفهوم لغوی، «فحشا» بهمعنای هرگونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد.
پس از دیدگاه منطق قرآن، بازگو کردن زشتیها و ترویج و ارائه آنها، مورد نهی قرارگرفته است، زیرا موجب آشکارسازی زشتیها و بر ملاکردن آنها میشود. امام رضا (ع) میفرمایند: «المذیع بالسیئه مخذول و المستتر بالسیئه مفغور له» (جزائری، 1427، ج 2: 357) آنکس که گناه را نشر دهد، مطرود است و آنکس که گناه را پنهان میدارد، مشمول آمرزش الهی است.
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «من اذاغ فاحشه کان کمبتدئها»(خالد برقی، 1371، ج 1: 104) کسی که کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است.
شبکههای ماهوارهای در قالب میان برنامهها و آگهیها، مظاهر بداخلاقی را تبلیغ میکنند و این رسانه، همچون دیگر ابزار بشری میتواند به آرمانهای تعالیبخش انسانها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر، بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فساد و فحشا در میان جوانان است (صابری، 1384: 115).
د. عادیسازی هنجارشکنی
زمانی که ناهنجاری در نظر کنشگران اجتماعی، امری زشت و غیرمنطقی جلوه کند، میزان ارتکاب انحراف اجتماعی و خروج از هنجارهای اجتماعی کاهش خواهد یافت. انعکاس کجرویهای اجتماعی در رسانهها در کاهش نفرت از انحرافات و عادی شدن نابهنجاری در جامعه تأثیر بسزایی دارد، زیرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانهها، درمییابد که هنجارهای اجتماعی که به نظر وی غیرقابل تخطی بودند، قابل شکستن و تخلف هستند، لذا انگیزه ارتکاب جرم در فرد تقویت میشود و اینیکی از کارکردهای منفی بیان کجرویها و انحرافات اجتماعی در رسانهها است. بهطور نمونه، دختر شهرستانی که از پدیده فرار دختران از خانه اطلاع چندانی ندارد، با شنیدن یا دیدن خبر مربوط به فرار دختران متوجه میشود که این کار میتواند یکی از راههای رهایی او از برخی مشکلات و تضادهای خانوادگی باشد و هنگامیکه در کانون خانواده، احساس ناامیدی و سرخوردگی و خلأ عاطفی به او دست میدهد، ممکن است همان راهی را برگزیند که برخی دختران برای رهایی از رنجهای خانوادگی کرده بودند (ضمیری، 1381: 110).
ذ. نشان دادن چهره غیر وقعی از زن خانهدار
زنان خانهدار طیفی گسترده از زنان ایرانی هستند که بیش از هر چیز در زمان فعلی، به احساس مفید بودن و رضایت از موقعیت نیازمندند. خبرگزاریها با گزارش اخباری نادرست، از سطح بالای افسردگی زنان خانهدار و شادی و نشاط زنان شاغل خبر میدهند. این اخبار در کنار نمایش چهره بینشاط، عقبمانده، با سطح فهم و سواد پایین از زنان خانهدار، احساس بیفایده بودن را به این قشر القا میکند. نمایش زنان خانهدار بهعنوان کارگران خانه که تجربههای ارزشمندی در تربیت فرزند و مدیریت امور داخل خانه ندارند، شرکای عاطفی دلچسبی برای شوهرانشان نیستند و پیوسته به خاطر انجام کارهای بیپایان منزل غر میزنند، هرگونه رغبت را در دختران جوان برای گزینش این موقعیت تهدید میکند.
نارضایتی زنان خانهدار از موقعیت خود، باعث میشود نتوانند از فرصتهای موجود در این موقعیت استفاده کنند؛ فرصتهایی نظیر آرامش خاطر موجود در خانه که سبب آرامش بخشی به همسر میشود، رسیدگی هنرمندانه به خانه، وقت کافی برای عبادت و ذکر، وقت کافی برای مطالعه و تفکر، وقت کافی برای تربیت لحظهبهلحظه فرزندان، توجه دائمی به تغییرات روحی و روانی آنان و گفتوگوی مفرح با آنها و درنهایت امکان مشارکت در فعالیتهای مردمی، امداد و کمکرسانی. نارضایتی پدید آمده حاصل از القائات رسانهای، خود به بازتولید خشم و نگرانی در آنها میانجامد. این نارضایتی، به خاطر موقعیت مادر به دیگر اعضای خانواده نیز، انتقال مییابد. از رسانه ملی توقع است که بهجای وارد ساختن فشار عصبی به زنان خانهدار، از آنان الگوی بزرگی بسازد که به احساس رضایت و مفید بودن بینندگان این نقش بینجامد.
ر. نشان دادن تصویر غیرواقعی از مرد
مردان در دیدگاه دینی باید جوانمردانی باشند غیرتمند، حامی، تلاشگر برای جلب روزی و سخاوتمند بر اهلوعیال خود. باآنکه در مواردی این چهره نمایش داده میشود، در موارد زیادی چنین محسناتی باهم و بهصورتی برجسته، در رفتار شخصیتهای مثبت مرد دیده نمیشود. مردان در فیلمها و سریالهای ایرانی، از غیرت تهیاند و حساسیتی به نوع رفتار زن، دختر و خواهر خود نشان نمیدهند. برای مثال، درحالیکه مرد در لباس دامادی کنار عروس خود ایستاده، شاهد لودگی و رفتارهای زننده عروس است و حتی به رفتارهای مضحک او در لباس و آرایش عروس میخندد.
بیغیرتی، بهعنوان رفتاری مدرن و متناسب سبک زندگی امروز، هنجارین میشود. مردان سریالها بیعرضهتر از آن هستند که بخواهند از خانواده خود حمایت کنند و آنقدر کودن و کندذهن نمایانده میشوند که زنان زیرک و مدیرشان نمیتوانند به آنها تکیه کنند؛ مردانی که بیشتر در خانه حضور دارند و همواره با انجام کارهای داخلی منزل، مدنیت خود را نمایش میدهند! این چهره نه با معیارهای دینی سازگار است و نه واقعیتهای اجتماعی را انعکاس میدهد. مردان بسیاری وجود دارند که باهمت بالا برای رفاه و آسایش خانواده میکوشند و با حس مقدس غیرت، از تمامیت خانواده خود دفاع میکنند. درعینحال، با حفظ موقعیت و ایفای نقش پدری و همسری، در خانه نیز از مشارکت با همسر دریغ نمیورزند. همچنان که اکثر قریب بهاتفاق مردان، برنمیتابند که همسرانشان دائم غر بزنند و با توهینهای متعدد تحقیرشان کنند؛ بنابراین، مرد رسانهای در بیشتر موارد با دنیای واقعی هماهنگ نیست (علاسوند، 1389: 100).
ز. سست شدن کانون خانواده
استفاده بیشازحد از اینترنت نوعی اعتیاد ایجاد مینماید یکی از این اعتیادها اعتیاد جنسی اینترنتی است سکس مجازی موضوع جدیدی است که افراد میتوانند در فضای اینترنت یکدیگر را ببینند و بدون تماس جسمانی رابطه عاشقانه و سکسی داشته باشند سکس اینترنتی بهاندازه روابط جنسی واقعی و حتی در مواقعی بیشتر از آن خطرناک است و سکس اینترنتی بر دوام زناشویی تأثیرگذار است زیرا اعتیاد جنسی ممکن است باعث افزایش ساعات درگیری فرد با اینترنت، افزایش تعداد شرکای جنسی معتاد وهم چنین مشکلات خانوادگی و ارتباطات فرد گردد (عابدی تهرانی، پیشین، 11).
فحشاء نهتنها برای خود فرد بلکه میتواند برای خانواده و اجتماع مشکلاتی را ایجاد کند
الف: بیارزش شدن زن
با افزایش و آسان شدن فحشاء و ارتباطهای نامشروع زن در بسیاری از جوانان بهصورت یک موجود مبتذل و کمارزش و حتی احیاناً رایگان درآمده است که بهآسانی میتوان به او دستیافت و با این ترتیب آن ارزش و اهمیت و شخصیتی را که در سابق در اجتماع داشت که برای وصول به او فداکاری زیادی لازم بود بهکلی ازدستداده و دیگر یک موجود گرانبها که نظر جوانان را به خود جلب کند نیست (مکارم شیرازی، 1368: 31).
ب: ابتلاء به بیماریهای مختلف
پروفسور «وان نیکر» رئیس بخش بیماریهای زنان بیمارستان «تیگر برگ» در «پارو» نزدیک «کیپ تاون» در کنفرانس مطبوعاتی گفت: بسیاری از زنانی که با مردان متعددی رابطه جنسی داشتهاند یا دچار سرطان رحم شدهاند یا آمادگی ابتلاء به این بیماری را پیداکردهاند (صادقی اردستانی، 1377: 202).
از دیگر عوارض فحشاء میتوان: ایدز، سیفیلیس، سوزاک، سادیسم، مازوشیسم (احمدی، 1379: 59) و درد مفاصل و استخوان، علیل ساختن تمام ارگانیسم بدن و اختلال انساب را نام برد (هاشمی علی آبادی، 1390: 225).
ج: مشکلات و آسیبهای روانی
نگرانیهای معمولی یک روسپی که منجر به مشکلات روحی و روانی برای او میشود عبارتاند از:
برتراندر راسل میگوید: فحشاء به سه دلیل موردانتقاد واقع میشود:
2: زیان روانی که برزنها وارد میآید؛
الف: کاهش میل به ازدواج
جوانانی که قبل از ازدواج روابط نامشروع را تجربه کردهاند و طهارت روح و صفای باطن خود را لکهدار ساختهاند انگیزه چندانی برای ازدواج ندارند و انتخاب همسر برایشان مشکل میشود زیرا از طرفی به همه شک دارند و از طرف دیگر بعد از ازدواج دل کندن از لذتهای گذشته برایشان مشکل است و تنوعطلبی روانشان را بیمار ساخته و چهبسا بعد از ازدواج دوباره به منجلاب فساد کشیده شوند (کریم خانی، 1387: 74).
ب: الگوی نامناسب برای دیگر اعضای خانواده
فردی که مبتلابه روابط جنسی نامشروع میگردد اعضای خانواده خود را نیز در معرض این آسیب قرار داده موجب میشود که آنان از او الگوگیری کرده و به این رفتار ناپسند رویآورند برخی از همسران هم که شاهد بیوفائی همسر خود میباشند راه مقابلهبهمثل و خیانت به همسر را در پیش میگیرند و بهاینترتیب آلودگی جنسی به سایر اعضای خانواده نیز سرایت میکند (حسین خانی نائینی، 1392: 115).
الف: در معرض خشونت قرار گرفتن
زنان فاحشه به دلیل وابستگی به درآمد خود مجبور به کسب رضایت مشتری هستند بنابراین در غالب موارد انتخابگر شریک جنسی خود نیستند ازاینرو میتوان انتظار داشت که:
اولاً، رضایتمندی جنسی آنان بسیار کمتر از کسانی باشد که باانگیزههای غیرمالی به این کار اقدام کردهاند و علیالقاعده تأثیرات روانی نامطلوبی از این لحاظ بر آنان وارد میشود
ثانیاً، انتظار این است که در ارتباطات مختلف خود بیش از دیگران تحقیر شوند و یا مورد خشونت و اهانت قرار گیرند آمار خشونتهای جسمی و روانی علیه روسپیان درصد زیادی از آنان را شامل میشود (زیبایی نژاد، پیشین: 58).
و خشونت تنها از طرف مشتری نیست بلکه زنان فاحشه از ناحیه قوادان هم مورد آزار جنسی و جسمی قرار میگیرند قوادها برای جلوگیری از فرار حدود 90 در صد روسپیان از کنترل، سوءاستفاده جنسی، فیزیکی، یا شکنجه استفاده میکنند (فارلی، 1381: 242).
ب: رواج روابط نامشروع و گسترش صنعت فحشاء
با افزایش سن زنان فاحشه و افزایش نگرانی از آینده، انتظار اینکه زنان فاحشه امروز در آینده به قوادان و دایرکنندگان مراکز فحشاء تبدیل شوند. از سوی دیگر؛ رقابت میان زنان فاحشه برای کسب درآمد بیشتر و با توجه به محدودیات مشتریان تلاش برای جذب افراد جدید و ایجاد تنوع درراههای ارضای جنسی برای جلب نظر مشتری، خود به افزایش تقاضا منجر میشود (زیبایی نژاد، پیشین: 81).
ج: روی آوردن جوانان به بازار آزاد برای ارضای غرایز
در جامعهای که مشکلات اجتماعی اساسی مثل فقر وجود دارد، تجویز فحشاء به یک فاجعه خواهد انجامید؛ یکی از پیامدهای خطرناک این مسأله روی آوردن جوانان به بازار آزاد ارضای غرایز و درنتیجه پائین آمدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن آن میباشد.
د: پیدایش ناهنجاریهای مختلف در حاشیه فحشاء
سرقت، قاچاق، اعتیاد، بدمستی، بدحجابی، بیغیرتی، روی آوردن به رسانههای هرزه نگار و...از رفتارهای غلطی هستند که در حاشیه فحشاء پیدا میشوند (علاسوند، پیشین: 168).
ذ: به خطر افتادن نظم اجتماعی
فحشاء موجب درگیر کردن دیگر ابعاد اجتماع در این مسأله حاد میشود چراکه بهطور مثال با افشای عمل زشت یک زن متأهل خلافکار، زندگی زناشویی وی تحت تأثیر قرار میگیرد و چهبسا با حضور در دادگاه و رأی به جدائی کار به اتمام نرسد چراکه اگر این خانواده متزلزل دارای فرزندی باشد مسأله حادتر از پیش خواهد شد و شاید این خود در به وجود آوردن نقطه کوری به نام انحراف در آینده نزدیک دخیل باشد بنابراین امنیت جامعه تحت تأثیر این آسیب اجتماعی قرار میگیرد (صمدی راد، 1387: 84).
ر: قاچاق زنان
با رواج بیشتر و قانونی شدن فحشاء در برخی از کشورها، یکی از علل اصلی قاچاق زنان، فحشاء وصنعت سکس است به آمار زیر توجه کنید:
80 درصد از زنان شاغل در فاحشهخانههای هلند از سایر کشورها به آنجا قاچاق شدهاند (جانیک جی، 1389: 25).
75 درصد از زنان شاغل در صنعت فحشاء آلمان خارجیهایی هستند که به این کشور قاچاق شدهاند (جنیس جی، 1382: 145).
قاچاق زنان خارجی به داخل آفریقای جنوبی جهت سوءاستفادههای جنسی و تجارت در قالب توریسم جنسی روزبهروز افزایش مییابد و توسط گروههای جنائی سازمانیافته در بلغارستان، روسیه، تایلند، چین و نیجریه، کنترل و حمایت میشود.
سازمان بینالملل کار (ILO) تعداد کودکانی را که هرساله برای کار اجباری و ارزان و سوءاستفاده جنسی در غرب و مرکز آفریقا قاچاق میشوند بین 200 تا 300 هزار نفر تخمین میزنند (مکنون، 1384: 225).
ز: افزایش هزینههای اقتصادی برای دولت
یکی از مسائلی که اقتصاد جامعه را هدف گرفته و قسمتی از آن را بهسوی خود میکشاند همین هزینههایی است که برای عوارض و نتایج انحرافات جنسی و فحشاء پرداخت میشود است.
همانطورکه ذکر شد، فحشاء میتواند زمینهساز بسیاری از جرایم مانند قتل، سرقت، تجاوز به عنف و...باشد که رسیدگی به این جرایم از نظر قضائی و حقوقی نیاز بهصرف وقت و هزینه میباشد علاوهبراین، درمان این منحرفین و کسانی که از طریق اینها آلوده به امراضی هم چون ایدز و...شدهاند هزینههای بسیار سنگینی را بر جامعه و دولت تحمیل میکند (حسینی جهانگیر، 1387: 77).
برای مبارزه با فحشاء و جلوگیری از گسترش و پیامدهای زیانبار آن، در درجه اول باید عواملی را که منجر به شیوع فحشاء در جامعه میشوند را برطرف کرد؛ مانند فقر، بیکاری و اعتیاد و... از طرفی بهمنظور پیشگیری از گرایش افراد به انحراف باید به عوامل زیر توجه داشت و آنها را تقویت کرد.
[1]. دکترای حقوق جزا و جرمشناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی المصطفی (ص)